سلام

من همچنان خونه ام و مدیرم لطف کرد بهم دسترسی ریموت داد و من الان راحت وصل میشم شرکت و به کارام میرسم. ولی همچنان حرص میخورم از اینکه یه سری همکارا رو بزوووور باید بهشون یه چیزهایی رو بفهمونی که کار رو ببرن جلو :|
حالم خیلی بهتر شده ولی ترجیحم اینه که خونه بمونم و بیرون نرم.

گفتم بهتون همکارم تعدیل شد؟ ما باهم خیلی خوب بودیم و کلی حرف میزدیم باهم و گاهی هم البته حرف خاصی نداشتیم که بزنیم ولی در کل میونمون خوب بود. حالا بحث تعدیلی که پیش اومد بهم گفت که خیلی خوشحال میشه که تعدیل بشه برای اینکه دلش میخواد استعفا بده و بزور پدر و مادرش مونده و چونکه نمیخواد غرغر اونا رو تحمل کنه اگه تعدیل بشه دیگه بهش گیر نمیدن و راحت میشه . حالا چی شده؟ شرکت که یه هفته تعطیل بود، شنبه شد و من رفتم شرکت ولی ایشون نیومد، یکشنبه من حالم بد شد و نرفتم سرکار، دوشنبه رفتم دیدم اومده وسائلش رو جمع کرده و رفته!
ببین اصلا یه زنگ که هیچی یه پی ام به من نداد خداحافظی کنه! فک کنننننن
منم راستش هیچی نگفتم، کسی که انقدر بی ادبه همون بهتر من دیگه حالش رو نپرسم.

کلاه رو شروع کرده بودم و کلی هم بافته بودم، ولی بنظرم اومد که خیلی کوچیکه برای سر خودم برای همین شکافتمش که دوباره ببافم، تموم بشه سعی میکنم عکس بگیرم و بذارم ببینینش.

 

میخوام یه رازی رو بهتون بگم، من دیگه دارم از اینکه انقدر موندم خونه کم میارم :| دلم میخواد برم بیرون


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها