سلام

من از شنبه موندم خونه و فردا هم نمیرسم سرکار، یکم مریض احوال شدم، بدنم ضعف داره و منم از این موقعیت استفاده کردم که نرم شرکت. دوست پسرم هم که بچه خودشو کشت کلی قرص و شربت و ویتامین سی گرفته برام، الانم اومد برام آب پرتقال گرفت با زنجبیل و فلفل سیاه، آب لیمو ترش، زردچوبه و عسل، میگن برای گلودرد به شدت خوبه 

منم از دیروز دارم یه سبد جدید میبافم، فکر کنم تا ده دقیقه دیگه تمومش میکنم و احتمالا پروژه بعدیم کلاه باشه با شال گردن

دلم میخواد کتاب بخونم، دیشب چندتا فصل آخر غرور و تعصب رو که تو گوشیم داشتم خوندم، انسان خردمند رو هم کلی فصلش مونده، شرکت بود، ضدعفونیش کردم و آوردمش خونه کی بشه شروع کنم به خوندش خدا داند.

خونه موندن برام عذاب الهیه، واقعا تحمل این همه خونه نشینی رو ندارم و موندم باقی روزهای قرنطینه قراره چه جوری بگذره .

آقا یه چیزی الان به ذهنم خطور کرد، من پنجشنبه یکم جاست دنس بازی کردم که بعد بازی چونکه تحرکم زیاد بود نفسم گرفت، از همون موقع حالم بد شده !


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها