سلام بچه ها چطورید؟

چه خبرهااا؟ 

-اول اینکه بهار خانم اگه اینجا رو میخونی میشه بگی چرا وبلاگت رو پاک کردی؟؟؟

- دوم اینکه از شنبه رفتم سرکار ولی گفتن تا 2 بمونید بعدش برید خونه قرنطینه بشید! همون ماجرای قرنطینه ی کله گنجشکی، حالا شنبه یکی از بچه ها که توی یه ساختمون دیگمونه اومده بود شرکت با یه سرما خوردگی بسیاااااار شدید که من اصن موندم این چرا اومده سرکار مخصوصا اینکه اول هفته هوا به شدت سرد بود، بهش گفتم چرا اومدی؟ گفت وقتی کسی نیست کار من رو انجام بده و فقط من هستم چه کنم؟
فرداش خبر دادن بچه حالش بد میشه شرکت، بعدا میره دکتر آزمایش میده تستش مثبت میشه :(
این رو بگم بهتون که کل اون طبقه فراااااار کردن موندن خونه نمیان سرکار! آخه بندگان خدا الان دیگه؟ اصن چرا باید شرکت رو باز میکردید که بخواد همچین اتفاقی بیوفته؟ القصه! من باهاش پریروز صحبت کردم، گفت که من ویروس رو نگرفتم، دکتر گفته یه آنفولانزای شدیده و باید بمونم خونه استراحت کنم. خداروشکر کردم که جدی نیست ماجرا ولی مثل اینکه به همه گفته که ویروس رو گرفته!
حالا بچه های اون طبقه موندن خونه دورکاری و پدر من و دارن در میارن، برای اینکه اولین بارشونه دارن روی سرور کار میکنن، خیلی چیزها رو نمیدونن، توضیح هم که میدی خیلیییی دیر متوجه میشن یا اصلا متوجه نمیشن.
امروز هم که چهارشنبه باشه مدیرعامل ما تعطیل کرد گفت بمونید خونه. منم مثلا الان دارم دورکاری میکنم ولی از صبح هیشکی کارم نداشته تا الان.

- پابندها رو بافتم برای دوستام و همه شون دوست داشتن ( یا اینطور وانمود کردن :)) )

- خب خب آماده باشید میخوام عکس کلاه خوشگل رو براتون بذارم بالاخرهههههlaugh


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها